۱۳۸۸ دی ۱۵, سه‌شنبه

تنازع بقا

.
این کاغذ، اگرم می‌خوای پاک کنی، ننویس. ننویس که مجبور نشوی باز هم مچاله‌ام کنی. این قلم، اگرم حیف است، ننویس، ننویس که مجبور نشوی باز هم بندازی‌ام دور. بندازی‌ام دور، قلم باز هم حیف شده است. این من، اشتباه نکن. اگرم خوب است و همین خواهی بنویس، همین‌ بنویس‌ام و هر روزام دور انداز. بنویس و اگر همین هم خوش‌ات هست هر جمله‌ام را مچاله کن، هر جمله‌ی مگویم.
پاورقی: آدم‌های دل‌شکسته باید بمیرند تا دنیا آبادتر شود. من پروسه‌ی کاهش عمر به واسطه‌ی دفعات شکستگی دل را می‌پسندم. با یک حساب سر دستی می بینیم که دل شکسته‌ها سرعت دنیا را کند می‌کنند.
.

۱ نظر:

yaldaaaad گفت...

منم می پسندم ، منتها هر چی صبر می کنم نمی فهمم که چرا نمی میرم